از یک سو حمله گسترده و هماهنگ رژیم صهیونیستی به سرزمین غزه با کشته و مجروحشدن هزاران نفر از مردم مظلوم و بیدفاع آنکه تنها جرمشان تلاش و پایداری برای اثبات حقانیت و حرکت در مسیر دمکراسی واقعبینانه بود و از سوی دیگر اقدام شجاعانه منتظر الزیدی، خبرنگار عراقی با پرتاب کفشهایش به سوی رئیسجمهور نابسامان آمریکا که نمادی از نفرت عموم مردم عراق از سالها اشغالگری در این سرزمین است، بیانگر ارزیابی دقیقتر از شرایط استراتژیک و روندهای ژئوپلیتیک اوضاع بینالمللی و نیز ضرورت بازبینی در نگرشها و رویکردهای استراتژیک در جهان معاصر است.
استمرار این روند با حرکت بسیار سنجیده ملی و بینالمللی رجب طیب اردوغان، نخست وزیر با ذکاوت کشور ترکیه در داووس سوئیس گسترش یافت و همزمان با برد رسانهای در سطح جهان زمینههای تحقیر جهانی بیش از پیش حاکمان غاصب اسرائیل را فراهم کرد.
برخورد آگاهانه اردوغان با دروغ پراکنیهای رئیس رژیم صهیونیستی در نشست خبری 29ژانویه 2009 که در حاشیه اجلاس سالانه رهبران جهان در داووس اتفاق افتاد، برای تنویر افکار عمومی جهانیان درخصوص ضرورت آشکار شدن عمق فجایع اسرائیل در غزه، آغازگر جریانی موثر در اضمحلال اسرائیل و زمینهای مطمئن در تحلیل و ارزیابی واقعبینانه از نگرشهای بلند مدت نسبت به افق چشمانداز شکلگیری بلوکهای قدرت پایدار در فرایند نظام در حال گذار بینالملل است.
امروزه بالقوهترین بلوک قدرت جهانی متمرکز بر جغرافیای سیاسی جهان اسلام است که با وحدت رویه و تقویت مبانی مشترک دیپلماتیک بر محور ژئوپلیتیک اسلام، میتوانیم در میان کشورها و ملتهای این حوزه شاهد بالفعل شدن اقتدار جهانی مسلمانان باشیم.
تحقق این مهم که همواره در سه دهه اخیر از حیات مبارک انقلاب اسلامی مهمترین مطالبه ویژه نظام جمهوری اسلامی ایران در تعاملات گوناگون با ملتها و دول اسلامی بوده است، با وقایع مذکور امید به رهایی بخشهایی از سرزمینهای اسلامی در بند سلطهگران و به خصوص ملت مظلوم فلسطین از چنگال رژیم نامشروع اسرائیل را روز افزون کرده است.
به عبارتی دیگر چنانچه رفتارهای حق طلبانه جمهوری اسلامی ایران را منشا اصلی در گسترش اقدامات اخیر برای مقابله با تمامیتخواهی آمریکا و آگاهی جهانی در ضرورت اضمحلال رژیم اشغالگر قدس بدانیم، امروز تثبیت و پذیرش آرمانهای واقعبینانه بینالمللی جمهوری اسلامی ایران در میان ملتها و رهبران حقیقت بین جهان به اقدامی عملی تبدیل شده است.
لذا در این فرایند جدید و با هدف اعمال گفتمان توسعهگرایی در عملکرد دولت، آنچه مسئولیت و ضرورت نگرش دقیقتر کارگزاران ارشد امور سیاست خارجی کشورمان را الزامی کرده است، لزوم حمایت عملی و حضور تنگاتنگ در مجامع سیاسی بهجای رفتارهای قهرآمیز برای استمرار مسیر کنونی تا تحقق وحدت عملی در جهان اسلام بر محور ژئوپلیتیک اسلام است زیرا توجه به این مهم تامین کننده منافع مشترک در میان کشورهای اسلامی خواهد بود.